فال حافظ امروز| فال حافظ فردا| فال حافظ واقعی
فال حافظ امروز یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 | نیت کنید و فال حافظ امروز را بخوانید +تفسیر
فال حافظ امروز یکی از فال های بسیار قدیمی است که از قرن ها قبل در میان ایرانیان رواج داشته و مردم به هر بهانه ای فال روزانه گرفته اند. فال حافظ امروز بر اساس یکی از غزل های حضرت حافظ است که با تفسیر همراه خواهد بود و می توانید شما را نسبت به اتفاقاتی که در انتظارتان است آگاه کنید. شب یلدا، نوروز و سایر مراسم های سنتی فرصت های مناسبی برای گرفتن فال حافظ هستند اما برخی به صورت مستمر و روزانه فال می گیرند؛ اگر از این دست افراد هستید می توانید فال حافظ امروز برای متولدین ماه های مختلف را در ترفندباز بخوانید.
فال حافظ امروز یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 برای متولدین هر یک از ماه های 12 گانه سال:
فال حافظ آنلاین متولدین فروردین
غزل شماره: 286
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِی فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع
سخت میگردد جهان بر مردمانِ سختکوش
وان گَهَم دَر داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بَرْبَط زنان میگفت نوش
با دلِ خونین لبِ خندان بیاور همچو جام
نی گَرَت زخمی رسد، آیی چو چنگ اندر خروش
تا نگردی آشْنا زین پرده رَمزی نشنوی
گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش
گوش کن پند ای پسر وز بهرِ دنیا غم مَخور
گفتمت چون دُر حدیثی، گر توانی داشت هوش
در حریمِ عشق نَتْوان زد دَم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساطِ نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مردِ عاقل، یا خموش
ساقیا مِی ده که رندیهایِ حافظ فهم کرد
آصِفِ صاحب قرانِ جرم بخشِ عیب پوش
تعبیر فال حافظ:
انسانی هستی به شدت حساس و سختگیر ولی بدان که امور دنیوی را هرچه سخت تر بگیری، سخت تر می گذرد. غصه دنیا را مخور و در مقابل مشکلات زندگی از خود پایداری نشان بده و از ناله و فغان بپرهیز. در سخن گفتن دقت بسیار داشته باش و اگر از چیزی اطلاع کامل نداری سکوت اختیار کن تا زندگی به آسانی به کام تو درآید.
فال حافظ آنلاین متولدین اردیبهشت
غزل شماره: 74
حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسبابِ جهان این همه نیست
از دل و جان شرفِ صحبتِ جانان غرض است
غرض این است، وگرنه دل و جان این همه نیست
مِنَّتِ سِدره و طوبی ز پیِ سایه مکش
که چو خوش بنگری ای سروِ روان این همه نیست
دولت آن است که بی خونِ دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغِ جَنان این همه نیست
پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
زاهد ایمن مشو از بازیِ غیرت، زنهار
که ره از صومعه تا دیرِ مغان این همه نیست
دردمندیِّ منِ سوختهٔ زار و نَزار
ظاهراً حاجتِ تقریر و بیان این همه نیست
نام حافظ رقمِ نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقمِ سود و زیان این همه نیست
تعبیر فال حافظ:
تمام امکانات و موقعیتهایی که در اختیار ما قرار گرفته امانتی است، برای گذران زندگی و کسب رضایت حضرت حق. برای مال بی ارزش دنیا منت اهل دنیا را مکش که در این معامله متضرر خواهی شد. مدت عمر محدود است پس از زندگی کوتاه خود لذت ببر و وقت گرانبهای خود را مصروف کم و زیاد مال دنیا مکن و به دنبال نام نیکی باش که جاودانه خواهد ماند.
فال حافظ آنلاین متولدین خرداد
غزل شماره: 9
رونق عهد شباب است دگر بُستان را
میرسد مژدهٔ گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن باز رَسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
گر چنین جلوه کند مغبچهٔ باده فروش
خاکروب در میخانه کنم مژگان را
ای که بر مه کشی از عَنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان، من سرگردان را
ترسم این قوم که بر دُردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانهٔ گردون به در و نان مطلب
کان سیه کاسه در آخر بِکُشد مهمان را
هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را
ماه کنعانی من! مسند مصر آنِ تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
تعبیر فال حافظ:
زمان برای انجام کاری که در نظر داری کاملا مناسب است. پیام همکاری و خدمت خود را هرچه سریعتر به او برسان. در انتخاب همراهان و همکاران خود دقت بسیار کن، زیرا که همکاری با یاران خدا تو را در مقابل مشکلات و مصائب این راه مصون می کند. بیش از این عمر خود را مصروف مادیات نکن که همه اینها فانی است و برای تو سودی ندارد. از امکاناتی که در اختیار داری به خوبی استفاده کن و شاد باش و از تزویر و ریا بر حذر باش.
فال حافظ آنلاین متولدین تیر
غزل شماره: 199
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کارِ دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمندِ مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
گوییا باور نمیدارند روزِ داوری
کاین همه قَلب و دَغَل در کارِ داور میکنند
یا رب این نودولَتان را با خَرِ خودْشان نشان
کاین همه ناز از غلامِ تُرک و اَسْتَر میکنند
ای گدایِ خانقه بَرْجَه که در دیرِ مغان
میدهند آبی که دلها را توانگر میکنند
حُسنِ بیپایان او چندان که عاشق میکُشد
زمرهٔ دیگر به عشق از غیب سر بَر میکنند
بر درِ میخانهٔ عشق ای مَلَک تسبیح گوی
کَاندر آنجا طینتِ آدم مُخَمَّر میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی، عقل گفت
قدسیان گویی که شعرِ حافظ از بَر میکنند
تعبیر فال حافظ:
احساس دلتنگی می کنی و از اطرافیان خود که دورو هستند و ظاهر و باطنی متفاوت دارند، بسیار گله مندی. از دیدن تازه به دوران رسیده ها و کارهایشان در عذابی. بهتر است کار آنها را به خدا واگذار کنی که او بهترین داور است. تو با همین روش مخلصانه و پاک خود زندگی کن و بدان سعادت از آن کسانی است که پاک زندگی می کنند.
فال حافظ آنلاین متولدین مرداد
غزل شماره: 218
در ازل هر کو به فیضِ دولت ارزانی بُوَد
تا ابد جامِ مرادش همدمِ جانی بُوَد
من همان ساعت که از مِی خواستم شد توبه کار
گفتم این شاخ ار دهد باری، پشیمانی بُوَد
خود گرفتم کَافکَنَم سجاده چون سوسن به دوش
همچو گُل بر خِرقه رنگِ مِی مسلمانی بُوَد
بی چراغِ جام در خلوت نمییارم نشست
زان که کُنجِ اهلِ دل باید که نورانی بُوَد
همتِ عالی طلب جامِ مُرَصَّع گو مباش
رند را آبِ عِنَب یاقوتِ رُمّانی بُوَد
گر چه بیسامان نماید کارِ ما، سهلش مبین
کاندر این کشور گدایی، رَشکِ سلطانی بُوَد
نیک نامی خواهی ای دل با بَدان صحبت مدار
خودپسندی جانِ من بُرهانِ نادانی بُوَد
مجلسِ اُنس و بهار و بحثِ شعر اندر میان
نَستَدَن جامِ مِی از جانان گران جانی بُوَد
دی عزیزی گفت حافظ میخورد پنهان شراب
ای عزیزِ من! نه عیب آن بِه که پنهانی بود؟
تعبیر فال حافظ:
قصد کرده ای کار و راه فعلی خود را تغییر دهی، اما توصیه می شود از این کار صرفنظر کنی که جز پشیمانی حاصلی نخواهد داشت. سعی و تلاش خود را چند برابر کن و کار خود را بی ارزش مپندار و در انتخاب همکاران دقت بسیار کن و از خودپسندی بپرهیز تا به موفقیت برسی.
فال حافظ آنلاین متولدین شهریور
غزل شماره: 3
اگر آن تُرک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هِندویَش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی مِیِ باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رُکن آباد و گُلگَشت مُصَلّا را
فَغان کاین لولیانِ شوخِ شیرینکار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که تُرکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مُستَغنیست
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را؟
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پردهٔ عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین، دعا گویم
جواب تلخ میزیبد، لب لعل شکرخا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
در میان اخبار
- ممنوعیت تردد در محور چالوس و آزادراه تهران - شمال
- یارانه جدید؛ اظهارات همتی درباره حمایت مالی | همتی: یارانه جدید برای اقشار کمدرآمد
- دومین محموله خودروهای وارداتی در بندر سیریک
- موج جدید بارشهای سنگین در راه کشور
- متناسبسازی حقوق بازنشستگان وزارت علوم آغاز شد | تأثیر متناسبسازی بر حقوق بازنشستگان وزارت علوم
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و مِی گو و راز دَهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
غزل گفتی و دُر سفتی، بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عِقد ثریا را
تعبیر فال حافظ:
برای رسیدن به مراد دل حاضری بزرگترین فداکاری ها و سخت ترین کارها را انجام دهی ولی بدان آنچه برای یار انجام می دهی تنها رفع نیاز خود توست و او از ابراز عشق تو بی نیاز است، پس منتظر جبران از سوی او نباش. گرچه محاسن یار تو را از خود بی خود و بی قرار کرده است اما باید حد و حدود خود را رعایت نمایی و از انگشت نما کردن خود و او بپرهیزی و تلخی سخنان او را با شیرینی عشقش بر خود هموار سازی. به نصیحت بزرگان توجه داشته باش و به جای آنکه خود را با حل معمای زندگی آزار دهی از زندگیت لذت ببر که راز حکمت را جز خدا کسی نمی داند.
فال حافظ آنلاین متولدین مهر
غزل شماره: 59
دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بُگذرد ز سرِ جرمِ من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
چندان گریستیم که هر کس که برگذشت
در اشکِ ما چو دید روان گفت کاین چه جوست؟
هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان
موی است آن میان و ندانم که آن چه موست
دارم عجب ز نقشِ خیالش که چون نرفت
از دیدهام که دَم به دَمش کار شُست و شوست
بی گفت و گوی زلفِ تو دل را همیکشد
با زلف دلکَش تو که را روی گفت و گوست؟
عمریست تا ز زلفِ تو بویی شنیدهام
زان بوی در مشامِ دلِ من هنوز بوست
حافظ بد است حالِ پریشانِ تو، ولی
بر بویِ زلفِ یار پریشانیَت نکوست
تعبیر فال حافظ:
مرتکب عمل خطایی شده ای که خود نیز به زشتی آن عمل واقفی و از انجام آن بسیار نادم و ناراحت هستی. با توجه به شناختی که از او داری می دانی او با خلق خوشش تو را خواهد بخشید، پس بیش از این سکوت جایز نیست. برای عذرخواهی قدم پیش بگذار و حرف دل را بر زبان بیاور که صلاح و خوشبختی تو در این است.
فال حافظ آنلاین متولدین آبان
غزل شماره: 311
عاشقِ رویِ جوانی خوشِ نوخاستهام
وز خدا دولتِ این غم به دعا خواستهام
عاشق و رِند و نظربازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراستهام
شَرمَم از خرقهٔ آلودهٔ خود میآید
که بر او وصله به صد شُعبده پیراستهام
خوش بسوز از غَمَش ای شمع که اینک من نیز
هم بدین کار کمربسته و برخاستهام
با چُنین حیرتم از دست بِشُد صرفهٔ کار
در غم افزودهام آنچ از دل و جان کاستهام
همچو حافظ به خرابات رَوَم جامه قبا
بو که در بَر کَشَد آن دلبرِ نوخاستهام
تعبیر فال حافظ:
خداوندی که خالق زیباییهاست قادر مطلق است و به هر کس نعمتی عطا فرموده که باید به آن قناعت کند. تو نیز عنان و اختیار زندگی خود را به دست هوسها و عشقهای زودگذر مسپار و بدان که زمستان زندگی تو در حال گذر است و بهار به زودی از راه خواهد رسید. دل به ظاهر زیبای دنیا و دنیاطلبان نبند که جز پشیمانی سودی نخواهد داشت.
فال حافظ آنلاین متولدین آذر
غزل شماره: 33
خلوت گُزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کآخِر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاهِ حُسن خدا را بسوختیم
آخِر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
اربابِ حاجتیم و زبان سؤال نیست
در حضرت کریم، تمنا چه حاجت است
محتاج قصه نیست گرت قصدِ خون ماست
چون رخت از آن توست، به یغما چه حاجت است
جامِ جهان نماست ضمیرِ منیرِ دوست
اظهار احتیاج، خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بارِ منتِ مَلّاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند، به اعدا چه حاجت است
ای عاشقِ گدا چو لبِ روح بخش یار
میداندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است
حافظ! تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مدعی نزاع و مُحاکا چه حاجت است
تعبیر فال حافظ:
اگر با چشم بصیرت به زندگی خود نگاه کنی خواهی فهمید که تو بسیار بیش از آنچه آرزویش را داری از نعمات خداوندی بهره مندی، پس با توکل به خدا و با اتکاء به همت عالی خود قدم در راهی که قصد آغازش را داری بگذار و از سرزنشهای مدعیان هراس به دل راه مده که در تقدیر تو کامیابی است.
فال حافظ آنلاین متولدین دی
غزل شماره: 19
ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عیار کجاست؟
شبِ تار است و رَه وادیِ اِیمن در پیش
آتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟
آن کَس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست؟
هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟
باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش
کاین دل غمزده، سرگشته گرفتار، کجاست؟
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو؟
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست؟
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش، بی یار مهیا نشود یار کجاست؟
حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج
فکرِ معقول بفرما، گلِ بی خار کجاست؟
تعبیر فال حافظ:
هر فردی در زندگی سرنوشت معلوم و مشخصی دارد و هیچ فردی کاملا بی عیب نیست، پس بهتر است به جای خیالبافی، واقع نگر باشی و به جای افکار پوچ، منطقی فکر کنی. از مشکلات و سختی ها فرار نکن و صبر و شکیبایی به خرج بده تا به نتیجه مطلوب برسی.
فال حافظ آنلاین متولدین بهمن
غزل شماره: 400
بالابلند عشوهگر نقشباز من
کوتاه کرد قصه زهد دراز من
دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده معشوقه باز من
میترسم از خرابی ایمان که میبرد
محراب ابروی تو حضور نماز من
گفتم به دلق زرق بپوشم نشان عشق
غماز بود اشک و عیان کرد راز من
مست است یار و یاد حریفان نمیکند
ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من
یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کارساز من
نقشی بر آب میزنم از گریه حالیا
تا کی شود قرین حقیقت مجاز من
بر خود چو شمع خنده زنان گریه میکنم
تا با تو سنگ دل چه کند سوز و ساز من
زاهد چو از نماز تو کاری نمیرود
هم مستی شبانه و راز و نیاز من
حافظ ز گریه سوخت بگو حالش ای صبا
با شاه دوست پرور دشمن گداز من
تعبیر فال حافظ:
مدتها بود که دل خود را از هر دلبری دریغ می کردی، اما بالاخره کسی وارد زندگیت شد که بی آنکه خود بخواهی دل به او سپرده ای و اکنون از عاقبت کار خود بیمناکی و گاهی خود را سرزنش می کنی. بر خود مسلط باش و به خدا توکل کن تا کار تو فرجامی نیکو و عاقبتی دل نشین بیابد.
فال حافظ آنلاین متولدین اسفند
غزل شماره: 174
مژده ای دل که دگر بادِ صبا بازآمد
هدهد خوش خبر از طَرْفِ سبا بازآمد
برکش ای مرغِ سحر نغمهٔ داوودی باز
که سلیمانِ گل از بادِ هوا بازآمد
عارفی کو که کُنَد فَهْم زبانِ سوسن
تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
مردمی کرد و کرم لطفِ خداداد به من
کان بتِ ماه رخ از راهِ وفا بازآمد
لاله بویِ مِی نوشین بشنید از دمِ صبح
داغ دل بود، به امّیدِ دوا بازآمد
چشمِ من در رهِ این قافلهٔ راه بماند
تا به گوشِ دلم آوازِ درا بازآمد
گر چه حافظ دَرِ رَنجِش زد و پیمان بِشِکست
لطف او بین که به لطف از درِ ما بازآمد
تعبیر فال حافظ:
منتظر اخبار بسیار خوشی باش که به زودی به تو خواهد رسید. بالاخره کسی پیدا می شود که حرفهای تو را درک کند. گرچه تو بیش از این در حق او بدی کردی و مستوجب قهر و دشمنی هستی اما لطف و کرم او بیشتر از این است که از تو رنجیده خاطر شود. پس این بار مواظب رفتار خود باش و سعی کن زندگی تازه ای برای خود بسازی که کامیابی از آن توست.