فال حافظ امروز| فال حافظ فردا| فال حافظ واقعی| تفال روزانه به حافظ
تفال روزانه به حافظ| فال حافظ امروز چهارشنبه 15 فروردین 1403+تفسیر غزل حافظ
فال حافظ از دیار کهن تا کنون بین ما ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد و تفال زدن به آن در هر کاری باعث قوت قلب ما خواهد شد. تا جایی که گرفتن فال حافظ در مناسبت های ملی و مذهبی نیز مورد توجه خانواده های ایرانی بوده است و سرنوشت خود را از بین غزلهای این عارف پیدا می کنند.
فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است. در ادامه این مطلب میتوانید فال حافظ امروز چهارشنبه 15 فروردین ماه 1403 را که به نیابت از شما گرفته شده است را بخوانید.
سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست
زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار
چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست
دل من در هوس روی توای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
در میان اخبار
- ممنوعیت تردد در محور چالوس و آزادراه تهران - شمال
- یارانه جدید؛ اظهارات همتی درباره حمایت مالی | همتی: یارانه جدید برای اقشار کمدرآمد
- دومین محموله خودروهای وارداتی در بندر سیریک
- موج جدید بارشهای سنگین در راه کشور
- متناسبسازی حقوق بازنشستگان وزارت علوم آغاز شد | تأثیر متناسبسازی بر حقوق بازنشستگان وزارت علوم
همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست
سایه قد تو بر قالبمای عیسی دم
عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست
آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت
بر در میکده دیدم که مقیم افتادست
حافظ گمشده را با غمتای یار عزیز
اتحادیست که در عهد قدیم افتادست
شرح لغت: سودا: رونوشت، مسوده، سیاهی/سواد سحر: رونوشت جادو/نقطه دوده: لکه سیاهی، نقطه سیاه/حلقه جیم: دایره حرف (ج)/ زلف مشکین: زلف مشک مانند، زلفی به سیاهی و عطر مشک/گلشن فردوس: باغ بهشت.
تفسیر عرفانی:
۱-به مساله و موضوعی توجه داری که فارغ و آسوده شدن از آن برایت بسیار مشکل است. گرفتار وسوسه عجیبی شده اید. گویی تمام اندیشه و زندگی شما را تصاحب کرده است. بهترین راه آنست که بدون رودر بایستی و تعارف، هر آنچه را که لازم است، با او در میان بگذاری. اگر او توجه کرد و عمل نمود، آسوده خاطر باش، ولی اگر وقت گذرانی نمود، با توکل بر خدا، فوری، دوری بجوی که ادامه دادن، شایسته نیست.
۲- حافظ در بیت هفتم میفرماید:
*ای یار عیسوی نفس جان بخش، سایه قامت تو بر پیر من، پرتو و انعکاس نوری است که بر استخوان پوسیده تابد و آن را زنده سازد. محبت آنست که از هر دو سوی باشد و یکطرفه رنج آور است.
تعبیر غزل:
انسانی بسیار حساس هستی، ولی از این حساسیتهای بی مورد جز غم و غصه چیزی عایدت نمیشود و کارهایت را مشکل و دشوار میکند. تو که سالها به دنبال انجام این نیت بودهای چرا حالا که وقت عمل رسیده با تصورات بیجا و حساسیتها و حسادتها کار خود را خراب میکنی. پیش از آنکه فرصت را از دست بدهی به خود بیا تا دم عیسایی او به زندگیت روحی تازه بخشد.